يوناما وظايف خود را فراموش كرده است
محمد اسحاق فياض محمد اسحاق فياض

يونا ما يا نمايندگي ساز مان ملل در افغانستان يكي از نهادي هاي مهم بين المللي است كه در پروسه صلح و ثبات در افغانستان نقش فعال داشته و دارد، دبير كل سازمان ملل در سخت ترين روزهاي درگيري هاي داخلي و حاكميت طالبان، شخصي را به عنوان  نماينده ويژه اين سازمان در افغانستان تعيين كرد تا روند تحولات افغانستان را از نزديك و به صورت دوام دار دنبال نمايند و براي تحكيم صلح و ثبات در اين كشور تلاش نمايد واز راهها و راهكارهايي پشتيباني نمايد كه جنگ و خون ريزي و نفاق ملي در افغانستان پايان داده مي شود و صلح و ثبات را دراين سرزمين به ارمغان.

پس از حادثه 11 سپتامبر و حمله قواي ائتلاف به افغانستان و ساقط شدن حاكميت سياه طالبان، نمايندگي ويژه سازمان ملل در افغانستان به يك نهاد و اداره بسيار مهم و فعال تبديل گرديد كه به نام مخفف « يوناما» شهرت يافت. يوناما ازتحكيم پروسه صلح و دولت در بن و دولت موقت گرفته تا برگزاري لوي جرگه ها و انتخابات رياست جمهوري و پارلمان و شوراهاي ولايتي و توسعه افغانستان و خلع سلاح عمومي يا داياگ و.. سهم فعال دارد. اين نهاد بين المللي اكنون خود را يگانه نهادي مي داند كه در هر تحولي كه در اين كشوررونما مي گردد اظهارنظر مي كنند و راهكار هايي را نيز دراين زمينه پيشنهاد مي كند. اين نهاد حتي در اختلافي كه ميان پارلمان و دولت افغانستان در مورد سلب صلاحيت داكتر اسپنتا وزير خارجه افغانستان از سوي پارلمان پيش آمد دخالت كرد و در اين زمينه قانون اساسي افغانستان را نيز تفسير نمود.

يكي از مهم ترين اهدافي كه يوناما دنبال مي كند، جلوگيري از ايجاد و گسترش تضاد ها و تنش هايي قومي و نژادي در افغانستان است. يوناما وظيفه خود مي داند در مسايلي كه وحدت ملي افغانستان را به خطرمي اندازد و تضاد ها و تنش هاي قومي را افزايش مي دهد دخالت نمايد. آما آنچه مايه تاسف است اين است كه نزديك يك ماه از تهاجم كوچي ها در ولسوالي بهسود مي گذرد واين منطقه توسط كوچي ها غارت و چپاول گرديده است و مردم محل با كوچي هاي سنگر به سنگر رو در روي هم ايستاده اند، يوناما در طول اين مدت حتي يك گزارشي از اين منطقه ندارد چه رسد به اينكه دراين مورد موضع گيري نمايد و يا براي حل اين معضل تلاش هايي را انجام بدهند.

به راستي در چنين شرايطي وظيفه يوناما چيست؟ اساسا يوناما چه تعريفي از امنيت و نيز تضاد و مناقشه هاي قومي و منطقه اي دارد كه در اين مورد اين چنين سكوت اختيار كرده است و هيچ موضعي در اين زمينه ندارد؟ آيا يوناما وظايف خود را درافغانستان فرموش نكرده است؟

در حالي كه گزارش هايي غمباري ازآواره شدن هزاران نفر از اهالي محل توسط كوچي ها از بهسود به نشر مي رسد و فلم هايي ازآتش زدن خانه ها و چپاول چندين قريه پخش گرديده است و چند هفته است مردم محل كارزندگي عادي خود را رها كرده با كوچي هاي تا بدندان مسلح رو در رو سنگر گرفته اند و از خانه ها و زمين هاي خود حفاظت مي كنند و چند هفته است كه مكاتب دو ولسوالي حصه اول و دوم بهسود بدليل جنگ و اسكان آوارگان در مكاتب تعطيل است، اما دفتر يوناما در باميان و كابل كوچك ترين عكس العملي دراين زمينه از خود نشان نداده است.

براي روشن شدن موضوع فقط به چند پاراگراف از گزارش كميسيون مستقل حقوق بشر اشاره مي شود تا روشن شود كه آيا يوناما در قبال چنين حوادثي وظيفه دارد يانه؟

در اين گزارش آمده:« آنچه بیشتر مایه نگرانی فعالان حقوق بشر می باشد، اولا ابعاد وسیع فاجعه انسانی این قضیه می باشد که ‏عبارتند از جابجایی بیش از 500 فامیل که با توجه به جمعیت زیاد اهالی منطقه هر خانواده را ده نفر فرض ‏کنیم بیش از 5000 نفر که متشکل از زنان، اطفال، کهنسالان و مردان که تماما دهقانان و زارعین فقیر می ‏باشد آواره شده اند.و ثانیا بیم جنگ و نزاع هایی است که ممکن است در آینده شروع گردد، زیرا مردم سنگر گیری مسلحین ‏کوچی ها را بالای ارتفاعات قریه جات شان و گزمه های شبانه و فیرهای اخطاری آنها را دلیل جنگی تمام ‏عیار می دانند و آنها از پاسخ دولت و مقامات محلی مایوس اند، به همین سبب عده ای از مردم و جوانان ‏منطقه نیز علی رغم شکایت از خلع سلاح شدن در صدد پیدا کردن اسلحه و آمادگی ها برای نبرد دیده می ‏شدند. اگر اقدامی سریع برای حل این مشکل روی دست گرفته نشود امکان فاجعه بشری دور از تصور ‏نخواهد بود». گزارشگر از قول قوماندان امنيه اين ولسوالي مي نويسد: « وی سنگر های هر دو طرف ( کوچی ها و مردم ده نشین ) را بطور آشکار تأیید نکرد و گفت که خود به ‏چشم آنها را ندیده است اما وجود سلاح را در بین کوچی ها تایید کرد و گفت: یکبار که  برای مذاکره ‏رفته بودم  با کمین کوچی ها روبرو شده و نزدیک بود آنها مرا بکشند. در این ولسوالی به تعداد 15 الی 20 عسکر و دو موتر رنجر سبز رنگ مخصوص پلیس مشاهده گردید، ‏هر چند که قومندان مدعی بود که بیش از 60 نفر پرسونل دارد و این عساکر توان تامین آرامش و ‏جلوگیری از نزاع بین کوچی ها و مردم را ندارند. سمونوال جمال در این باره گفت: چندین بار شفر جدی داده ام که جلوگیری از درگیری، از توان و وسع ‏ما بیرون است، اما تاکنون کسی توجه نکرده است.رئیس پلیس این ولسوالی ‏مدعی بود که دست هایی پر قدرت برای شعله ور ساختن این درگیری از بیرون در کار است به این دلیل ‏وی نمی تواند جدی برخورد کند».(1)

با توجه به اين وضعيت آيا يوناما وظيفه خود مي داند  كه در قبال تنش بوجود آمده كه برنفاق ملي و تنش هاي قومي دامن مي زند، احساس مسئوليت نموده و براي حل اين معضل تلاش نمايد؟ چگونه است كه يوناما حتي در تفسير قانون اساسي دخالت مي كند اما در برابر اين تحول نفاق انگيز سكوت اختيار مي كند؟

 دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در 21 مي از دولت و پارلمان خواسته بودتا به جنجال سلب اعتماد وزیر خارجه افغانستان پایان بخشد، زيرا اینگونه جنجالها به تحکیم ثبات در کشور تاثیر مي گذارد. آقاي آدارین ادواردز سخنگوی یوناما گفت: نظر یوناما این است که قانون اساسی به پارلمان صلاحیت سرزنش کردن و یا دادن رای عدم اعتماد را داده است، اما قانون اساسی مشخصا به پارلمان این حق را نمی دهد که وزیران را برکنار کند. حق برکنار کردن وزرا به رئیس جمهور تعلق دارد. مجلس نمایندگان حق تائید و یا رد صلاحیت وزرایی که از سوی رئیس جمهور معرفی می شوند، برای خود محفوظ نگه می دارد.

اين سئوال را بايد يوناما پاسخ بگويد كه آيا ردصلاحيت آقاي اسپنتا بيشتر صلح و ثبات را به خطر مي اندازد يا آواره شدن صدها خانواده و غارت اموال و سرزمين شان؟ آيا اين سازمان از تجربه تلخ بي عدالتي ها و تنش هاي خونين قومي در اين كشور آگاه نيست؟ اگر آگاه است چگونه است كه در برابر اين رويداد فتنه انگيز هيچ واكنشي از خود نشان نمي دهد؟ به راستي آيا يوناما وظايف اصلي خود را در اين كشور فراموش كرده يا وسيله دست دولت مدارني قرار گرفته كه پشت پرده كوچي ها راتشويق به شعله وركردن آتش جنگ و ماندن در مناطق هزاره نشين مي كنند؟ اين سئول را يوناما بايد پاسخ بدهد كه مردم بي دفاع در برابر كوچي هاي مسلح چگونه از خود به دفاع برخيزند؟آيا همين مردم با خواست اين سازمان به پروسه داياگ نپيوست و اسلحه هاي خود را تسيلم مقامات دولتي و سازمان ملل نكرد؟ پس چرا اين اين سازمان در برابر خلع سلاح شدگاني كه با تشويق همين سازمان صورت گرفت و اكنون مورد تهاجم كوچي ها قرار گرفته، سكوت اختيار كرده است؟ مگربزرگ ترين هدف سازمان ملل دفاع از حقوق بشر نيست، پس چرا در برابر پايمال شدگان حقوق بشري انسانها در تهاجم كوچي ها سكوت اختيار نموده است؟

وقتي انسان به دخالت اين سازمان در تفسير قانون اساسي نگاه مي كند و از سوي ديگر سكوت اين سازمان را در قبال تهاجم كوچي ها مي بيند اين سئوال خلق مي شود كه آيا اين سازمان وظايف خود را در اين كشور فراموش نكرده است؟ و يا اينكه اصلا مي داند كه وظيفه اي در اين سرزمين دارد؟

به هرحال يوناما بايد متوجه باشد كه يك ماه است كه زنجيره هاي نفاق ملي ميان اقوام افغاني در مناطق مختلف افغانستان در حال شكل گرفتن است كه يكي از اين زنجيره ها تهاجم كوچي ها به سوي هزاره جات است. متاسفانه در دولت افغانستان نيز دستهايي وجود دارد كه سعي مي كنند وحدت ملي شكننده اي را كه در سايه نظام دموكراسي بوجود آمده خدشه دار كنند و به نفاق ملي دامن بزنند. هم زمان با تلاش هاي نفاق افگنانه طالبان در غزني و ميدان وردك ميان پشتونها و هزاره ها، دستهايي بر نفاق ملي در شمال كشور دامن زد و تظاهرات گسترده ازبك ها را به خاك و خون كشاندند، به دنبال آن طولي نكشيد كه جناب  سارنوال با نيروهاي جنرال جرئت از قوم تاجيك در شمالي مشكل پيدا كرد و تلاش هايي را براي خلع سلاح نيروهاي اين قوماندان سابق وزارت داخله  آغاز نمود.

چنين تنش هايي در طي يك ماه اخير هر چند كه گسترده نيست، اما جرقه هاي خطر ناكي است  كه ممكن است به شعله هاي نفاق ملي و قومي دامن بزند. بايد دانست كه افغانستان هنوزاز ثبات وامنيت برخور دار نيست، دشمنان افغانستان از خارج به اين نوع از نفاق افگني ها دامن مي زنند، اما در چنين شرايطي چرا يوناما كه مهم ترين وظيفه خود را حفظ صلح و ثبات مي داند و هدف اصلي اين سازمان خاموش كردن تضاد ها و تنش هاي قومي و نژادي و منطقه اي است، در برابر اين حوادث سكوت اختيار كرده است؟ آيا اين سازمان منتظراست تا مناطق مركزي و شمالي افغانستان نيز مانند جنوب افغانستان گرفتار آشوب وجنگ و فتنه و ناامني شود و آنگاه اين سازمان تلاشهاي خود را آغاز نمايد؟

 

 

 


July 2nd, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات